
کافه باغ بیشه چناران
موقعیت: نجف آباد-بیشه چناران
سرپرست طراحی: آقای مهندس قادری
تیم طراحی: زهرا سجادی
تاریخ: 1399-1398
مساحت زمین: 265 مترمربع
عکاس: رضا قلیچ خانی
کارفرما: آقای
اعتبارات: رتبه دوم مشترک بخش تجاری-چهارمین دوسالانه معماری و شهرسازی ایران
ثبت پروژه در وبسایتهای بین المللی : مشاهده در وبسایت architizer
سایت کافه باغِ بیشه چناران، در انتهای مسیر بوستان زندگی واقع گردیده، که در گذشته از محورهای اصلی متصل کردن باغات و مسیر آبراه بوده است. این محور امروز هم در بستری از باغات نجفآباد قرار دارد که در سالهای اخیر، احیای این محور مورد توجه قرار گرفته و بخشی از آن هم در حال حاضر احیا گردیده است. همچنین در میانهی این محور، پِنگ خانه که یکی از بناهای تاریخی ویژهی نجفآباد است، مرمت گردیده و در فاصلهی ۸۰۰ متری از سایت طراحی، قرار دارد.
چنارها و جویهای آب اطراف سایت، بر خطی شدن این محور تأکید داشت و به ما القا میکرد که پروژه باید در پیوند با محور چناران و پنگ خانه باشد و به شیوهای طراحی گردد که الگوی رفتاری در آن نزدیک به اتفاقها و الگوهای رفتاری داخل این محور باشد. در نتیجه، ایدههای اولیه بر اساس باز بودن محیط و به سمت طراحی یک کافه باغ جهت پیدا کرد.
از دیگر اولویتهایمان توجه به بعد تاریخی سایت بود که به معرفی و اهمیت پنگ خانه نیز کمک میکرد. پنگ خانه در گذشته محلی بود در میان زمینهای کشاورزی نجف آباد و در نزدیکی جویهای آب که به صورت ایوانی نسبتاً کوچک تعبیه میشد و یک نفر معتمد کشاورزان به نام میراب (امیر آب)، آب زراعی را بین کشاورزان تقسیم میکرد. بی شک ما به دنبال پیروی از هندسه و خطوط این بنا رفتیم تا علاوه بر دنبال کردن اهداف پروژه، از اهمیت این بنا نکاهیم.
با بررسیها و تحلیل پنگ خانه متوجه شدیم که این بنا خود حاصل تکرار ۴ مدول قوسی شکل است. در نتیجه فرم ما به شکل قوسهای پنگ خانه درآمد تا علاوه بر این که نیازهای ما را پاسخ میگفت، چیدمان متنوعی را نیز ایجاد میکرد که بر منعطفتر شدن مجموعه میافزود.
در روند طراحی، یکی از محدودیتهایی که ما با آن مواجه بودیم و نحوهی عملکرد ما را تحتالشعاع قرار میداد عوامل اقتصادی بود و تاکید بر این بود که با هزینهی مشخصی پروژه به انجام برسد. این موضوع منجر به انتخاب مصالح ارزان قیمت و طراحی مدولار از فرم اصلی تا مبلمان مجموعه شد.
با مدولار طراحی کردن مجموعه، هزینهها به گونهای کاهش یافت که متناسب با قیمت روز، کارفرما میتوانست تنها با ۴۰ میلیون تومان پروژه را به اجرا برساند و یک مجموعهی کامل را راهاندازی کند. اسکلتبندی این مدولها توسط قوطیهای 3*3 انجام شد و رویهی آن با لایههایی از حصیرهای چوبی، پلاستیک ضخیم و کانتکس پوشیده شد که علاوه بر ایجاد لایهای عایق، از نفوذ باران نیز جلوگیری کند. برای کف مجموعه شنهای بادامی در نظر گرفته شد چرا که هم جزو مصالح ارزان قیمت بود و هم با جلوگیری از تبخیر رطوبت سطح خاک، به خنک شدن محیط کمک میکرد.
عامل بعدی که باید در این پروژه در نظر میگرفتیم، انعطافپذیری و قابلیت جابه جایی هر یک از این مدولها بود چرا که قوانین شهرداری در این منطقه ساختوساز را ممنوع کرده بود و حتی اجازهی تخریب دیوار جداکنندهی سایت و بیشه هم وجود نداشت. پس این احتمال وجود داشت که در طرحهای آیندهی شهرداری کارفرما مجبور به ترک زمین خود گردد در نتیجه این مدولها با داشتن قابلیت جابهجایی این امکان را به کارفرما میداد که بتواند در هر زمان آنها را جمع کند و در جای دیگری برپا سازد. این جابهجایی به مجموعه انعطاف بیشتری بخشید که میتوانست پاسخگوی چالش ما در فصلهای سرد نیز باشد. به گونهای که با تغییر چیدمان این مدولها، فضاهای بستهتر و قابل کنترلتری ایجاد میشود که در فصول سرد، کارایی مجموعه را بهبود میبخشد و لطمهای به ایدهی اولیه که محیطی باز و باغ مانند بود وارد نمیکند.
در چیدمان مدولها توجه همزمان به حریمهای افراد و دید هر کدام از مدولها به چنارها اهمیت بسیاری داشت. به گونهای که سعی شد، هر بخش مستقل از بخش دیگر باشد. استقلال هر بخش این امکان را فراهم ساخت که مجموعه، پذیرای هر نوع گروه و دستهای از مردم باشد، چه خانواده چه گروههای دوستانه و…
در طراحی فضای سبز نیز سعی شد حس و حال طبیعت بیرون را در فضاهای ایجاد شده در داخل نیز یادآور شویم و دید و منظر مطلوبی برای هر قسمت ایجاد کنیم.